آخرین مطالب وبلاگ
ما باید ظهور کنیم
سلام آقا جان الان کجایی چند سال تنهایی کشیدی چند سال این همه جور ظلم را دیدی و تحمل کردی چند سال دیگر می خواهی این همه جور و ظلم را ببینی و تحمل کنی تو کیستی واقعا تو کیستی تو از انسان هم فراتر هستی ما که تحمل ذره ای سختی و غم و اندوه را نداریم در رابطه با شما چه باید فکر کنیم شمایی که از همان آغازین سالهای عمر 5 سالگی به امامت رسیدید و تا کنون دارید این همه سختی و ظلم و جور را می بینید و تحمل ی کنید واقعا در این دنیای پر از جور و ظلم وستم کیست که ذره ای به فکر شما باشد و حتی لحظه ای هم به این فکر کند که شمایی که این همه مشقت را دیدید چگونه بر این مصائب فائق آمدید من که اکنون دارم می نویسم دیگر نمی توانم تحمل کنم یا مولا دیگر وقتش رسیده که بیایی و به این همه جور و ستم پایان دهی.
اکنون من از همه می خواهم که بیایید ظهور کنیم و از آقا بخواهیم که بیاید و ببینیم که در زمانه چقدر اتفاقات مشابه داشتیم ولی باز زیر حرفمان زدیم و به اینجا رسیدیم و روز به روز هم داریم چوب کارهای پیشینیانمان را می خوریم بله اتفاقاتی که برای حضرت علی افتاد و باز برای امام حسین در واقعه کربلا و همه و همه که خوانده ایم که با چه اتفاقات تلخی گذشت اکنون وقت آن است که من، تو ، ما ، شما و همه به خودمان بیاییم و ذره ای به این فکر کنیم که چرا حضرت تا کنون ظهور نکرده و چرا اینقدر تنها مانده و چرا و چرا بله دیگر طاقت نوشتن ندارم.......
من به تنهایی نمی توانم تو هم به تنهایی نمی توانی همه با هم ظهور کنیم تا مولامان هم انشالله ظهور کنند.
بحق محمد و آل محمد.
صلوات
موضوعات مرتبط: درد و دل با آقا ، ،
برچسبها:
دلنوشته های ظهور (2)
موضوعات مرتبط: درد و دل با آقا ، ،
برچسبها:
دلنوشته های ظهور
کاربر آمدنی گفته:
در حرم امام رضا مشغول زیارت بودم ، یکی از بزرگان دست بر شانه ام زد و گفت :
پیامبر اکرم (ص) هرگاه سلمان را می دیدند ، لذت می بردند.
امیرالمومنین نیز مالک را که می دیدند ، لبخند بر لبانشان نقش می بست.
آیا شما هم به گونه ای شده اید که امام زمان (ع)
شما را که می بینند
لبخند بزنند و راضی باشند ؟؟؟
آقا جون شرمنده ایم ...
کاربراهورانی گفته:
یک تلنگر به خودم :
شب یلدا اعضای خانواده دور هم جمع میشن و خوشحال و خندان،آجیل و میوه
میخورند.
فلسفۀ اینکارها هم اینه که امشب یک ثانیــه از بقیۀ شب های سال طولانی تره ،
اما
آیا تا حالا شده که بخاطر غیبت طولانی و غـربت یوسفِ و جگـر گوشۀ
خانم حضرت زهرا(س)
صاحبمــون ، ولـی نعمتمون ، مـولامـون ،
سرورمـون ، حضـرت بقیه الله الأعظم (اروحنافداه) ،
غمگین بشیم ؟
دور هم جمع بشیم ،
برای تعجیل در ظهورشون دعا کنیم
و تصمیم بگیریم که
یک کمی ، فقط یک کمی درانجام گناه ها و نافرمانی خـدا ، تجدیــد نظر کنیم ؟
سعی کنیــم که
حداقل یک قدم به صاحب مهربون و غریبمون نزدیک بشیم ؟
پروردگارا این یلدای انتظار تا کِــــــــی؟!
کاربرخادم الرقیه(س) گفته:
بسم رب المهدی(عج)
من فقط وفقط به این شعر بسنده میکنم و فقط یک خواهش:التماس دعای فرج
شعری ک ایت الله بهجت دراواخر عمرشان زمزمه میکردند….
با کدام آبرویی روز شمارش باشیم؟
عصرها منتظر صبح بهارش باشیم؟
سال ها منتظر سیصد و اندی مرد است
آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم…
گیرم امروز به ما اذن ملاقاتی داد
مرکبی نیست که راهی دیارش باشیم
سال ها در پی کار دل ما افتاده
یادمان رفت کمی در پی کارش باشیم
ما چرا؟ خوبترین ها به فدای قدمش
حیف او نیست که ما میثم دارش باشیم؟
اگر آمد خبر رفتن ما را بدهید
به گمانم که بنا نیست کنارش باشیم
یامهدی(عج)
کاربر منتظرمنجی گفته:
برای ارسال دلنوشته ها روی لینک زیر کلیک کنید
موضوعات مرتبط: درد و دل با آقا ، ،
برچسبها: